به گزارش مشرق، چهلمین نشست سران کشورهای شورای همکاری خلیج فارس سه شنبه ۱۹ آذرماه در ریاض برگزار شد. عربستان امید زیادی به این نشست داشت تا بار دیگر بتواند اتحاد داخلی این شورا را بازگرداند.
بیشتر بخوانید
فارینپالیسی: خاورمیانه شاهد صعود ایران و افول آمریکا و عربستان است
استقبال قطر از گفتوگوی سعودی-یمنی و تأکید بر گفتوگو با ایران
بیانیه شورای همکاری خلیج فارس و «ابتکار صلح هرمز» ایران
اما مجموعهای از عوامل باعث شد تا نیمی از سران عضو شورای همکاری در نشست ریاض شرکت نکنند و عملا این نشست با شکست مواجه شود. عربستان که خود را برادر بزرگتر کشورهای حوزه خلیج فارس میداند از این شورا در جهت منافع خود استفاده کرده، اما به نظر میرسد برادر بزرگتر اعتبار خود را از دست داده است.
فلسفه شکلگیری شورای همکاری خلیج فارس
پیروزی انقلاب اسلامی در ایران در سال ۱۹۷۹ میلادی، حمله اتحاد شوروی به افغانستان در همان سال و سپس حمله عراق به ایران در سال ۱۹۸۰، شرایط منطقه خاورمیانه را تغییر داد و کشورهای جنوب خلیجفارس، تهدیدات نوینی را در محیط امنیتی خود احساس کردند.
این تغییرات که بهخصوص به پایان ترتیبات امنیتی دو ستونی نیکسون منجر شد، باعث اقدام این کشورها برای تأسیس شورای همکاری خلیجفارس به عنوان چارچوبی جدید برای تضمین بقا و افزایش امنیت خود از یکسو و افزایش سطح پیوندها و روابط استراتژیک خود با آمریکا از سوی دیگر شد.
بیتردید دشمنسازی از ایران بهمثابه یک عامل هویتبخش، در شکلگیری و استمرار سازمانهای عربی همواره نقش اساسی داشته است. بدان حد که در ساختار سیاسی شورای همکاری خلیجفارس شکافهای وسیعی وجود دارد، تعارضات مرزی فراوانی نیز میان این دولتها وجود دارد؛ اما باید گفت حمایت سیاسی و مالی اعضای شورای همکاری از عراق در طول جنگ تحمیلی و همچنین پشتیبانی این کشورها از ادعای ارضی امارات در مورد جزایر سهگانه ایرانی و تقابل با جمهوری اسلامی در تحولات اخیر جهان عرب بهعنوان عوامل مهم در استمرار حیات شورای همکاری مطرح هست. با این حال، این شورا دچار چالشها و مشکلاتی شده که چشمانداز آن را با مشکلاتی مواجه کرده است. مسئله واگرایی در شورای همکاری خلیجفارس، بهویژه پس از بحران در روابط قطر و عربستان وارد فصل جدیدی شده است.
شورای همکاری در مسیر فروپاشی
شورای همکاری خلیج فارس از همان دوران شکلگیری با چالشهای زیادی دست و پنجه نرم کرده است. اختلافات ارضی بین اعضای شورای همکاری آنچنان شدید بوده که در دهه ۹۰ به درگیری برخی کشورها با عربستان منجر شده است. شاخصهای اقتصادی، سیاسی، وسعت، جمعیت، تاریخ شکلگیری و نفوذ کلی عربستان در جهان عرب، باعث شده تا عربستان در اهداف خود به دنبال بسط نفوذ در شورای همکاری بهعنوان مهمترین حوزه سیاسی و امنیتی خود باشد.
به همین جهت عربستان خود را به عنوان برادر بزرگتر در شورای همکاری میبیند و انتظار دارد دیگر اعضا از ریاض تبعیت کنند. این مسئله برای قطر و عمان و امارات مطلوب نیست. اختلافات فیمابین در مارس ۲۰۱۴ منجر به فراخواندن سفرای امارات، بحرین و عربستان از دوحه شد.
عمانیها هم به دلیل رویکرد عمدتاً متوازن و دور از درگیری خود در شورای همکاری بهطور غیرمستقیم از پذیرش این هژمونی خودداری کرده است. تنها بحرین است که کاملاً خود را تحت نفوذ برادر بزرگتر شورا قرارداده است.
امارات و کویت هم در یک رویکرد بینابین قرار دارند. چراکه عمده تلاش و گرایش این دو کشور مسائل اقتصادی و بسط همکاریهای تجاری و گسترش تبادلات بوده است. اما اوج بحران وانشقاق در شورای همکاری خلیج فارس از خرداد ماه ۹۶ روی داد.
عربستان به همراه بحرین، امارات و مصر به اتهام حمایت قطر از تروریسم کلیه روابط خود را با دوحه قطع کرده و این کشور را در محاصره همه جانبه قرار دادند. اما این محاصره توسط قطر شکسته شد و اکنون عربستان به دنبال عقب نشینی در برابر قطر است.
عربستان تنها در خانه
عربستان که در عرصههای مختلف با شکست مواجه شده سعی دارد تا فصل جدیدی از روابط خود را در منطقه آغاز کند. به همین دلیل ملک سلمان پادشاه عربستان از امیر قطر برای شرکت در نشست شورای همکاری خلیج فارس در ریاض دعوت کرد. اما امیر قطر این دعوت را نپذیرفت. علاوه بر عدم حضور امیر قطر، پادشاه عمان و همچنین ولیعهد ابوظبی نیز در نشست ریاض شرکت نکردند.
در واقع عدم حضور سران دو کشور عمان و امارات به عنوان دو کشوری که همواره در نشستهای شورای همکاری شرکت کرده اند، نشاندهنده میزان بالای انشقاق در این شورا است. شدت اختلافها سبب شد برخی از مقامات کنونی و سابق کشورهای عضو رسماً از مرگ شورای همکاری خلیج فارس سخن بگویند. شیخ حمد بن جاسم، نخست وزیر پیشین قطر سال گذشته صریحاً اعلام کرد، شورای همکاری به نهادی فروپاشیده تبدیل شده است.
نتیجه
قطر کشوری است که بیشترین شکاف را در شورای همکاری خلیج فارس با محور عربستان دارد. قطر در سال ۱۹۹۱ اختلاف مرزیاش را با بحرین نه به شورای همکاری خلیج فارس بلکه به دادگاه لاهه برد. خلیفه آل ثانی، امیر بلندپروازِ قطر در سال ۱۹۹۲ نیز به شکل مستقیم هژمونی ریاض را به چالش کشید و به دلیل اختلافات مرزی با عربستان از توافق مرزی سال ۱۹۶۵ که در زمان سلطه انگلیس (قبل از استقلال قطر) امضا شده بود، خارج شد. عربستان بی لحظهای درنگ یکی از ایستگاههای مرزی قطر را اشغال کرد و در جریان درگیری مسلحانه، دو سرباز قطری کشته شدند.
برای عربستان در روزگاری که «صدام حسین» عملا به یک تهدید مهم تبدیل شده بود، شاخ و شانه کشیدنهای قطر قابل تحمل نبود. فرصت بعدی برای قطر در سال ۱۹۹۴ به وجود آمد. در یمن بار دیگر جنگ داخلی آغاز شد و نیروهای «جمهوری یمن» یا همان یمن شمالی به سراغ یمن جنوبی رفتند تا کشور را متحد کنند.
در حالی که عربستان به همراه باقی کشورهای شورای همکاری خلیج فارس از یمن جنوبی حمایت میکردند، قطر از یمن شمالی (مورد حمایت ایران و جایی که شیعیان این کشور زندگی میکنند و الان هم در کنترل کمیتههای مردمی انصارالله) حمایت کرد. در نهایت جبهه عربستان در آن جنگ به سرعت شکست خورد و یمن متحد تبدیل شد به یک پیروزی شیرین برای دوحه.
تحولات جهان عرب در سال ۲۰۱۱ نیز فرصت دیگری برای بلندپروازی قطر را فراهم کرد. در جریان این تحولات، قطر بر خلاف برادر بزرگ یعنی عربستان، در مصر به حمایت از اخوان المسلمین و محمد مُرسی پرداخت در حالی که عربستان با هزینه میلیاردی به سقوط مرسی کمک کرد. اخوان المسلمین برای عربستان یک تهدید بزرگ به شمار میرود چرا که اسلام سیاسی مد نظر این جنبش با عربستان تفاوت ماهوی دارد.
قطر و ترکیه به دنبال ایجاد محوری اخوانی در منطقه بودند و این مسئله به معنای به چالش کشیدن اساسها و بنیادهای قدرت در عربستان است. هرچند در نهایت با کودتا علیه مرسی در مصر، عربستان تا حدودی آسوده خاطر شد، اما کینه قطر را به دل گرفت. سرانجام در خرداد ماه ۹۶ عربستان به همراه بحرین، مصر، و امارات، قطر را محاصره و کلیه روابط خود را با این کشور قطع کردند.
محاصره همه جانبه قطر به این امید بود که این کشور کوچک سرانجام تسلیم برادر بزرگتر شود. اما قطر در این مدت توانست از این محاصره خارج و شکستی بر سریال شکستهای عربستان اضافه کند. اکنون پس از نزدیک به ۳۰ ماه، عربستان به دنبال دلجویی از قطر است و به همین جهت تبلیغات زیادی برای نشست ریاض صورت گرفته بود و ملک سلمان شخصا از امیر قطر برای حضور در این نشست دعوت کرد. عربستان سعی کرد مهمترین ابزار امنیتی خود در منطقه یعنی شورای همکاری خلیج فارس را نجات دهد و بار دیگر همه اعضا را تشویق به حضور در ریاض کند.
شورایی که توسط عربستان به «شورای جنگ» تبدیل شده است و هیچ نشانی از همکاری در شورای همکاری خلیج فارس وجود ندارد. اما امیر قطر با بی اعتنایی به این دعوت به یک سفر بی اهمیت به کشور رواندا رفت. عدم حضور سران امارات و عمان نیز تنهایی عربستان در این نشست را پررنگتر کرد.
در واقع قطر که زمانی به دلیل مخالفت با اعضای شورای همکاری خلیج فارس به «جوجه اردک زشت» معروف شده بود توانست «برادر بزرگتر» کشورهای شورای همکاری را تحقیر کند. ریاض حتی نتوانست کشور کوچکی مانند قطر را نیز وادار به اطاعت از خود کند. برادر بزرگتر روز به روز اعتبار خود را بیشتر از دست میدهد.
با اینکه عربستان سعی در احیای شورای همکاری خلیج فارس و خارج کردن آن از اغما دارد، اما با وجود تمامی تمهیدات عدم مشارکت امیر قطر وضعیت وخیم شورای همکاری را استمرار بخشید. «جمال سلطان» تحلیلگر مصری اعلام کرده که خدا شورای همکاری خلیج فارس را رحمت کند ایده زیبایی بود.
شبکه «سی ان ان» و روزنامههای «الشرق» قطر، و «العرب» هم با اشاره به بحران مزمن در روابط عربستان و متحدان آن با قطر، احتمال فروپاشی شورای همکاری خلیج فارس را دور از ذهن ندانستند. تلاشهای عربستان برای نجات شورای همکاری خلیج فارس با شکست مواجه شده است.